جهاد فرهنگی

  • خانه 

زن در ادیان دیگر

27 آذر 1398 توسط زهرا ابراهيمي
زن در ادیان دیگر

 

← جایگاه زن در آیین یهود


تصوير حوّا، در روايات يهودي به عنوان يك وسوسه‌گر، منتج به ديدي بي‌نهايت منفي، نسبت به زنان شده است و همه‌ي زنان به عنوان كساني تصور شده‌اند كه از مادرشان، يعني حوّا، گناه، حيله و تلبيس را به ارث برده و در نتيجه همه‌ي آنان نادرستكار و از نظر اخلاقي، پَست و گنا‌كارند.
← براي روشن شدن نقش به غايت منفي وارثان مؤنث حوّا، به ذكر يك موعظه از «مواعظ سلیمان» مي‌پردازيم:
«و زني را كه مثل دام‌هاست و دلش تله‌هاست و دست‌هايش كمندهاست يافتم، كه تلخ‌تر از مرگ است. كسي كه در حضور خدا پسنديده است از او رهايي خواهد يافت، اما گناه‌كار گرفتار وي خواهد شد، اينك واعظ مي‌گويد؛ كه اين را دريافتم، بعد از شمردن چيزها يك به يك تا آن كيفيت حساب را دريابم، كه جان من الي الآن در جستجويش مي‌باشد و نمي‌يابد. اين است كه يك مرد از هزار پيدا كردم، از تمامي آن‌ها زني را پيدا نكردم.»

[۲]


← در بخش ديگري از ادبيات عبري كه در انجیل کاتولیک سومين قسمت از عهد عتقيق از مجموعه‌ي کتب مقدس است و ۱۱۸۷.در عهد عتيق، (انجيل كاتوليك) در بين سرود سليمان و مرائي واقع شده است و مترجمين مسيحي انگليسي آن را بين مزامير و مواعظ سليمان قرار داده‌اند.
يافت مي‌شود، مي‌خوانيم:«هيج شرارتي، در هيچ جايي به پاي شرارت زنان نمي‌رسد… گناه با يك زن شروع شد و به لطف اوست كه همه‌ي ما مجبوريم بميريم!»
← ربي‌هاي یهود ۹ لعنت را كه خداوند همراه با مرگ به زنان، به خاطر هبوط و سقوطشان، تحميل کرده است چنين برمي‌شمارند؛
۱)تحمل بارداري
۲)تحمل درد زايمان
۳)تحمل بزرگ كردن فرزند
۴)اين كه به عنوان گواه و شاهد پذيرفته نمي‌شود
۵)پس از همه‌ي اين‌ها مرگ پاداش اوست و…»

[۳]


← ربي‌هاي يهود، اين را به عنوان وظيفه‌اي براي مردان مي‌دانند كه براي تكثير نژاد منشأ زاد و ولد باشند و رجحان واضحشان را براي فرزندان مذكر پنهان نمي‌كنند؛«براي آناني كه فرزندشان، مذكراست، خوشي و براي آن‌هايي كه فرزندشان، مؤنث است، ناخوشي است. هنگام تولد پسر همه خوش‌ حالند و هنگام تولد دختر همه غم‌زده‌اند. هنگامي كه پسري پا به جهان مي‌گذارد صلح به جهان مي‌آورد و هنگامي كه دختري متولد مي‌شود، هيچ!»

[۴]


← قلب يهود، تورات است و تورات يعني قانون،اما بر طبق تلمود

[۵]

 زنان از مطالعه‌ي تورات معافند. بعضي از ربي‌هاي يهود به شدت تابع اين عقيده‌اند كه «بهتر است كلمات تورات به آتش بسوزد تا اين كه زنان از آن بهره‌مند شوند. و هر كس دخترش را تعليم دهد مانند اين است كه او را وقاحت، تعليم نموده است.»

[۶]


← زنان در جامعه‌ي يهودي قديم اجازه‌ي شهادت نداشته‌اند و ربي‌ها مي‌گفتند؛ زنان به خاطر چند لعنتي كه بر آن‌ها تحميل شده است حق شهادت ندارند، زنان در اسرائيل كنوني نيز حق شهادت دادن در دادگاه ربيون را ندارند.

[۷]


← در يهود، نظارت پدر بر دختر،آن اندازه مطلق است كه حتي اگر بخواهد، مي‌تواند دخترش را بفروشد و اين نكته در نوشته‌هاي ربيون آمده است؛«مرد مي‌تواند دخترش را بفروشد، اما زن نمي‌تواند، مرد مي‌تواند دختر را نامزد كند، اما زن نه.»

[۸]


← ربيون يهود، حق شوهر بر دارايي‌هاي همسرش را به عنوان يك نتيجه‌ي فرعي از مالكيت شوهر بر همسر مي‌دانند. اگر شخصي، مالك‌ زني شود آيا به اين نتيجه نمي‌رسيم كه او مالك دارايي‌هاي او نيز هست؟ و اگر او زن را به دست آورد. آيا دارايي او را به دست نمي‌آورد؟

[۹]


← تلمود، وضعيت دارايي و مالي همسر را اين‌گونه شرح مي‌دهد:
«چگونه زن مي‌تواند چيزي از خود داشته باشد، در صورتي كه او مال شوهرش است؟ هر چيزي در شوهر است براي شوهر است و هر چه با اوست (همسر) نيز براي شوهر است… در آمد و هر چه در خيابان‌ها به دست مي‌آورد مال شوهر است. متاع در خانه، حتي خرده‌نان‌هاي روي ميز مال اوست (شوهر)… . او (همسر) اگر مهماني را به خانه كند و غذايش دهد از شوهر خويش دزدي نموده است.»

[۱۰]


← يهود، طلاق را بدون هيچ استثنايي جايز مي‌شمارد، عهد قديم، اين حق را به شوهر مي‌دهد كه حتي اگر زنش را دوست نداشته باشد او را طلاق دهد. «مكتب شمايی 

[۱۱]

مي‌گويد: كه مرد نبايد زنش را طلاق دهد، مگر اين‌كه گناهي از نوع «سوءرفتار جنسي» از او ببيند، در حالي كه مكتب هيلّل

[۱۲]

 مي‌گويد: كه او مي‌تواند زنش را صرفاً براي اين كه غذايش را فاسد كرده طلاق دهد. ربّي اَخيبا

[۱۳]

 مي‌گويد:او حتي اگر ديد كه زن ديگري زيباتر از زن خودش است مي‌‌تواند او را طلاق دهد.»

[۱۴]


عهد جديد، نظر شمايي را پذيرفت، در حالي كه قانون يهود نظر هيلل و ربي اخيبا را پيروي نمود.

[۱۵]


← جایگاه زن درآییین مسیحیت


← گناه حوّا نقش اساسي در ايمان همه‌ي مسيحيان دارد، زيرا به تصور مسيحيان علت مأموريت عیسی مسیح(ع) بر روي زمين،از نافرماني و سرپيچي حّوا از دستور خداوند سرچشمه مي‌گيرد. او گناه كرد و سپس آدم را اغوا نمود كه درخواستش را اجابت كند. بنابراين خداوند هر دوي آنان را از آسمان به زمين هبوط داد، آن دو، گناهانشان را كه از سوي خداوند بخشيده نشده بود به همه‌ي نسل‌هايشان واگذار نمودند و بنابراين تمام انسان‌ها زاييده مي‌شوند و براي پاك كردن انسان از گناه نخستین، خداوند مجبور بود كه عيسي مسيح(ع) را كه به منزله‌ي پسر خدا بود به صليب قرباني نمايد.
← «و بايد كه زن به آرامي و با كمال اطاعت گيرد و زن را به تعليم دادن اجازت نمي‌دهيم تا آن كه زير دست مرد باشد، بلكه سكوت اختيار كند، آدم خلق شد و حوّا، آدم فريفته نشد، بلكه زن فريفته شد و از حد تجاوز نمود.

[۱۶]

»
← مارتين لوتر

[۱۷]

هيچ سودي جز بچه‌دار شدن و به دنيا آوردن كودكان تا سر حد امكان، بدون توجه به جوانب آن، براي زنان قائل نيست؛«اگر آن‌ها از پا در آمدند و يا حتي مُردند، مسئله‌اي نيست، بگذاريد آنان در زايمان بميرند، زيرا اين دليل بودن آن‌ها در اينجاست.»
← انجيل كاتوليك مي‌گويد:«زايش دختر يك خسارت است.»

[۱۸]


← دختر به عنوان مولودي دردناك و منبعي نهايي براي آبروريزي پدرش به حساب آمده است:«دختر تو نافرمان است؟ به شدت مراقب او باش كه باعث نشود تو سبب خنده‌ي دشمنانت واقع شوي و سر زبان‌ها بيفتي و در معرض شايعات مردم، قرار گيري و آبروي خود را در ميان مردم بريزي.»

[۱۹]


← اگر يك مرد،زنش را متهم به بي‌عفتي نمايد، شهادت آن زن، به هيچ‌وجه مورد ملاحظه قرار نخواهد گرفت. زن متهم شده، بايد مورد محاكمه‌ي سختي قرار گيرد تا مشخص شود او مُجرم است يا بي‌گناه.»

[۲۰]


← بر طبق انجيل، اگر مردي عهدي با خدا بست، بايد به طور كامل آن را عمل نمايد و نبايد عهدش را بشكند، اما نذر زن براي او الزام‌آور نيست . اگر در خانه‌ي پدري زندگي مي‌كند بايد با موافقت پدرش باشد واگر ازدواج كرده است بايد با موافقت شوهرش باشد. و چنان‌چه پدر و يا شوهر عهد و نذر او را باطل بدانند هر گونه ضمانتي كه توسط او انجام گرفته، پوچ و بي‌معنا خواهد بود.

[۲۱]


← مسيحيت روي هم رفته از طلاق نفرت و انزجار دارد، عهد جديد صريحاً از ازدواج لاينحل و ابدي جانب‌داري مي‌كند. اين نسبتي است كه به عيسي(ع) مي‌دهند، او گفته است:
«اما من به شما مي‌گويم؛ هر كس زنش را طلاق دهد، مگر در مورد بي‌ايماني در امر ازدواج، باعث گرديده كه او به انحراف كشيده شود و هر كس زن طلاق داده شده را به نكاح در آورد مرتكب انحراف شده است.»

[۲۲]


اجبار نمودن زوج‌هاي از هم بريده به ماندن در كنار هم و مقاومت كردن در مقابل خواسته‌ها، نه مؤثر است و نه عقلاني، تعجب ندارد كه جهان مسيحيت مجبور به طلاق کلیسایی شده است.
← تلمود، چندين عمل جزئي و كوچك را مطرح نموده كه شوهران را مجبور مي‌سازد تا زنان را طلاق دهند:«اگر در خيابان غذا خورد، اگر نوشيدنش در خيابان طولاني شد، اگر در خيابان فرزندش را شير داد، در هر مورد، ربي‌مير

[۲۳]

 مي‌گويد:بايد شوهرش را ترك كند.»

[۲۴]


← زني كه در طول ده سال نزايد، ربي‌ها به ما تعليم نموده‌اند كه اگر يك مرد زني را گرفت و با او به مدت ده سال زندگي كرد و او بچه‌دار نشد، مرد بايد او را طلاق دهد.»

[۲۵]


← «و نيز مرد به جهت زن آفريده نشد، بلكه زن براي مرد.»

[۲۶]


← مطابق كتاب مقدس زن، پس از ده بار طلاق ناپاك مي‌شود.»

[۲۷]

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

جهاد فرهنگی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

Random photo

حدیث روز

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس